رمان جزء از کُل | استیو تولتز | ترجمه از پیمان خاکسار | نشر چشمه | ۲۰۰۸
نقد رمان
ارزیابی: فاجعه
سوءتفاهمی با شکلِ قصهای مکتوب»
گاهی اوقات
وسوسه میشوم که رمانهای جدید را هم بخوانم؛ نه برای آنکه یک اثر خوب بخوانم،
بیشتر برای آنکه ببینم سلیقۀ عامّۀ کتابخوانها چگونه است- البتّه میدانم فاجعهای
بیش نیست!-. میگویند رمانِ جزء از کل» جایزۀ بوکر را برده، کتاب چه درنسخۀ
انگلیسی و چه در نسخۀ فارسی به دفعات زیاد، تجدید چاپ شده و از این دست تعاریف.
ولی، بیاید رُک و راست همین ابتدای بحث سنگهایمان را وا بکّنیم. اگر ادبیات و به
طور خاص رمان را مجموعهای از جملات قشنگ(؟) میدانید، و یا رمان میخوانید که
بخندید و با شخصیتها تنها حال» بکنید، و یا رمان میخوانید که صرفا چیزی خوانده
باشید و به میانگین سرانۀ مطالعۀ کشور کمک کرده باشید؛ جزء از کل» خودِ جنس است؛
هم جملات باحال زیاد دارد، هم مضحک و خندهدار است و هم میتوانید با حضور نقاشیِ
اشر، رویِ جلدِ کتاب، بهانهای برای چند پُست اینستاگرامی بدست بیاورید- خُب
ناسلامتی بوکر برده!-.
ادامه مطلب
درباره این سایت